رویای سبز من : وناجم

با شروع دور تازه انتخابات شوراهای اسلامی ، همچون سراسر کشور اهالی محترم روستای وناجم نیز خود را برای برپایی انتخاباتی پر نشاط آماده می کنند.

بر همین اساس و در ایام ثبت نام نامزدهای انتخابات شوراهای اسلامی ، 6 تن از اهالی محترم این روستا با حضور در بخشداری چهاردانگه ضمن ثبت نام ، نامزدی خویش را اعلام نمودند تا از بین آنها ترکیب 3 نفره شورای اسلامی روستای وناجم بعد از انتخابات مشخص گردد.

اسامی این نامزدها به ترتیب حروف الفبا به شرح ذیل می باشد:

1- آقای ابوالقاسم زارع ( بازنشسته نکا چوب و از شوراهای اسبق وناجم )

2- آقای عقیل زارع (کارمند نکا چوب و از کاندیداهای نسل جوان )

3-آقای یاسر زارع (کارمند آموزش و پرورش و از کاندیداهای نسل جوان )

4- آقای رحمان عارفی ( فرهنگی - مدیر مدرسه راهنمایی چورت )

5- آقای موسی عارفی (شغل آزاد و از شوراهای اسبق وناجم )

6- آقای غفار غفاری (شغل آزاد و عضو شورای فعلی وناجم )

ضمن آرزوی برپایی انتخاباتی گرم و پرشور ، برای همه ی این عزیزان و به خصوص 3 عزیزی که در روز 24 خرداد به عنوان شورای اسلامی انتخاب خواهند شد آرزوی توفیق می نماییم و آرزومندیم که این عزیزان همه ی توان خویش را برای آبادانی بیش از پیش این روستا به کار بندند.

متاسفانه اهالی روستای وناجم بار دیگر در غم از دست دادن عزیزی دیگر به سوگ نشسته اند و این بار مادری دلسوز و فداکار خانم کربلایی کوکب قاسمی پس از تحمل ماهها رنج بیماری ، ندای حق را لبیک گفته و رخ در نقاب خاک کشیدند.

ضمن عرض تسلیت به همه ی داغدیدگان این مرحومه ، برای ایشان علو درجات آرزومندیم.

با خبر شدیم که جوان محبوب و دوست داشتنی روستای وناجم ؛ جناب آقای میلاد قربانی که سال قبل از دانشگاه تهران موفق به اخذ مدرک کارشناسی در رشته روان شناسی مشاوره شده بود ، این بار افتخار دیگری کسب کرده و در آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه سراسری 92 با کسب رتبه تک رقمی 9 مجاز به انتخاب رشته شده اند.

ضمن عرض تبریک به این جوان ساعی و ارزشمند روستای وناجم ، برای ایشان در سایر مراحل و آزمون های زندگی ، آرزوی موفقیت و بهروزی می کنیم.

اردیبهشت، با نفس‏های پیامبرانه‏ات جوانه می‏زند و تو می‏آیی تا خورشید آگاهی را در قلب‏های حاصلخیز فرزندان سرزمینت بکاری. دستان سپیدت بر پیکر تخته سیاه، نور می‏پاشد و الفبای روشنی، در اذهان تاریکمان حک می‏شود. وارد که می‏شوی، چشم‏های شوقمان چون پنجره‏هایی آفتابی، به سویت گشوده می‏شوند. می‏آیی و عطر حضورت فضای کلاس را پر می‏کند. ای رازدار دل‏های کوچک و معصوم و سنگ صبور غم‏های پروانه‏ها! تو آمده‏ای تا روح حقیقت را پاسداری کنی و از چهره جاهل زمین، گرد و غبار این همه ندانستن را بزدایی. آمده‏ای تا نهال‏های سبز را باد هرزه گرد پاییز، به داس زردش نچیند.

12 اردیبهشت سالروز شهادت مجسمه علم و ادب استاد مرتضی مطهری و روز بزرگداشت مقام شامخ معلم بر همه ی پرچمداران عرصه ی فرهنگ و دانش مبارک باد و گرامی باد یاد و خاطر تمامی معلمان عزیزی که بذر دانش را عاشقانه و خالصانه در دلهایمان کاشتند و اینک رخ در نقاب خاک کشیدند به خصوص معلم و همکار گرانقدرمان استاد هادی قاسمی وناجمی ( معلم نمونه منطقه چهاردانگه ساری )

 برای تماشای بقیه عکس نوشته ها به ادامه مطلب مراجعه کنید.

بیستم جمادی الثانی سالروز ولادت سراسر نور دردانه نبی مکرم اسلام حضرت فاطمه زهرا (س) ، روز مادر و روز زن بر تمامی شیعیان و به خصوص بر همه ی مادران دلسوز و فداکار تهنیت باد.

داستان کوتاه فداکاری مادر(به مناسب روز فرشته های مهربانی ، مادران عزیز)

مادر من فقط یك چشم داشت . من از اون متنفر بودم ... اون همیشه مایه خجالت من بود اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پختیك روز اومده بود دم در مدرسه كه منو با به خونه ببره خیلی خجالت كشیدم . آخه اون چطور تونست این كار رو بامن بكنه ؟ روز بعد یكی از همكلاسی ها منو مسخره كرد و گفت مامان تو فقط یك چشم دارهفقط دلم میخواست یك جوری خودم رو گم و گور كنم . كاش زمین دهن وا میكرد و منو ..
كاش مادرم یه جوری گم و گور میشد...
روز بعد بهش گفتم اگه واقعا میخوای منو بخندونی و خوشحال كنی چرا نمیمیری ؟اون هیچ جوابی نداد....
دلم میخواست از اون خونه برم و دیگه هیچ كاری با اون نداشته باشم
سخت درس خوندم و موفق شدم برای ادامه تحصیل به سنگاپور برم ،اونجا ازدواج كردم ، واسه خودم خونه خریدم ، زن و بچه و زندگی... از زندگی ، بچه ها و آسایشی كه داشتم خوشحال بودم تا اینكه یه روز مادرم اومد به دیدن من اون سالها منو ندیده بود و همینطور نوه ها شو
وقتی ایستاده بود دم در بچه ها به اون خندیدند و من سرش داد كشیدم كه چرا خودش رو دعوت كرده كه بیاد اینجا ، اونم بی خبر
سرش داد زدم :چطور جرات كردی بیای به خونه من و بجه ها رو بترسونی؟ گم شو از اینجا! همین حالا
اون به آرامی جواب داد :اوه خیلی معذرت میخوام مثل اینكه آدرس رو عوضی اومدم و بعد فورا رفت و از نظر ناپدید شد .
یك روز یك دعوت نامه اومد در خونه من درسنگاپور برای شركت درجشن تجدید دیدار دانش آموزان مدرسه
ولی من به همسرم به دروغ گفتم كه به یك سفر كاری میرم .
بعد از مراسم ، رفتم به اون كلبه قدیمی خودمون ؛ البته فقط از روی كنجكاوی .همسایه ها گفتن كه اون مرده
اونا یك نامه به من دادند كه اون ازشون خواسته بود كه بدن به من
ای عزیزترین پسرم ، من همیشه به فكر تو بوده ام ، منو ببخش كه به خونت اومدم و بچه ها تو ترسوندم ،خیلی خوشحال شدم وقتی شنیدم داری میآی اینجا ولی من ممكنه كه نتونم از جام بلند شم كه بیام تورو ببینم
وقتی داشتی بزرگ میشدی از اینكه دائم باعث خجالت تو شدم خیلی متاسفم
آخه میدونی ... وقتی تو خیلی كوچیك بودی تو یه تصادف یك چشمت رو از دست دادی به عنوان یك مادر نمییتونستم تحمل كنم و ببینم كه تو داری بزرگ میشی با یك چشم
بنابراین مال خودم رو دادم به تو
برای من اقتخار بود كه پسرم میتونست با اون چشم به جای من دنیای جدید رو بطور كامل ببینه 
                                                

                                                                با همه عشق و علاقه من به تو، مادرت

لینک دانلود موزیک ویدئوی بسیار زیبای مادر با صدای نوید         www.aparat.com/v/HId1u

 برای تماشای سایر عکس نوشته ها به ادامه مطلب رجوع کنید.

با سلام خدمت شما دوستان گرامی ، در این پست میخوام چند قطعه فیلم کوتاه اما بسیار زیبا از صحنه های شکار حیوانات برای دانلود بذارم که امیدوارم مورد توجه و استفاده شما عزیزان قرار بگیره.

لطفا جهت دانلود هر فیلم روی آدرس مربوطه کلیلک کنید.

دانلود فیلم بسیار زیبای شکار ماهی توسط عقاب 

 uplod.ir/vwh5uzjpikij/8a707d5cb357fe698d0baf4250df9fc0388602.mp4.htm

دانلود فیلم بسیار زیبای شکار مار زنگی توسط عقاب

uplod.ir/nmlas7fk5352/c54f7ccc68fa7e2e5acb3e2cfe80609d473497.mp4.htm

دانلود فیلم تماشایی شکار اسب آبی توسط شیر

uplod.ir/ctjhaps4nxoi/asb_e_abi.mp4.htm

(( یا مقلب القلوب والابصار ))

در طلیعه سخن در سالجاری ، عید باستانی نوروز و فرارسیدن سال جدید را تبریک عرض می نمایم. 

عید نوروز پیام آور فرا رسیدن فصل بهار ، فصل رویش و نو شدن ، فصل سر سبزی و شادابی و فصل تحول و تکامل بوده و همانطور که طیبعت بیجان با آمدن بهار چهره شاداب و طرب انگیزی می گیرد ، سرآغاز تحولی دوباره در قلب و جان انسانها نیز می باشد.

هرساله و همراه با نوروز ، سنت حسنه دید و بازدید گروهی در روستای وناجم اجرا می گردد.

به این ترتیب که بعد از تحویل سال نو ، افراد به صورت انفرادی یا خانوادگی ابتدا به دیدار خانواده هایی که در طول سال گذشته عزیزی را از دست داده اند رفته و سپس به ملاقات بزرگترهای فامیل و سایر خویشان می روند.

و در روز بعد همه ی اهل محل به صورت گروهی به این ترتیب که بزرگترها در صدر گروه و جوانترها در گروه بعدی و بانوان در گروه آخر به ترتیب از ابتدای روستا به تک تک خانه ها سرکشی کرده و بعد از پذیرایی به سراغ خانواده های بعدی می روند و به این ترتیب  به دید و بازدید نیمی از خانواده های  روستا رفته و روز بعد هم دوباره به سراغ نیمه دوم روستا رفته و به تکرار این کار مبادرت می ورزند و به این ترتیب ضمن اجرای عمل پسندیده صله رحم ، موجب تقویت روابط دوستانه و صمیمانه می گردند.

در سالجاری به دلیل فوت دو تن از اهالی محل در ایام پایان سال که قبلا به آن پرداختم ، اگر چه  ازطراوت و شادابی سال های قبل خبری نبود اما به رسم هر ساله دید و بازدید گروهی انجام پذیرفت و دو عکس زیر در همین ایام و از بخشی از اهالی محل برداشته شد.

امید است که سال جاری سال شادی و نشاط برای همه ی مردم ایران عزیز و اهالی دوست داشتنی وناجم باشد و سال های بعد این سنت با نشاط و طراوت بیشتر انجام گردد.

متاسفانه در واپسین روزهای اسفند 91 و در آستانه سال جدید به علت درگذشت دو تن از مردان رئوف و خوش قلب روستای وناجم به نام آقای کربلایی عباسعلی تقی پور و آقای کربلایی اسماعیل (یدالله) قاسمی ، موجی از غم و اندوه این روستا را فرا گرفته و نوروز تلخی را برای خانواده های این عزیزان و اهالی روستای وناجم رقم زده است. 

ضمن عرض تسلیت و آرزوی صبر و اجر برای خانواده های این یاران سفر کرده ، برای این دو عزیز علو درجات و غفران و رحمت الهی را آرزومندیم.

با خبر شدیم که جوان وناجمی ، سرکار خانم فاطره علیزاده پس از موفقیت در تست بازیگری عوامل مجموعه پایتخت 2  در این سریال تلویزیونی به ایفای نقش پرداخته است.با توجه به اینکه این نخستین نقش خانم علیزاده به عنوان یک بازیگر آماتور در یک مجموعه تلویزیونی می باشد ، درخشش ایشان در این نقش می تواند در صورت تمایل ایشان ،دروازه ی ورودشان به دنیای هنرپیشگی باشد.

سریال پایتخت 2 که پس از موفقیت سری اول این مجموعه ، در استان های مازندران و هرمزگان تصویر برداری شده است قرار است که در نوروز 92 از طریق شبکه یک سیما پخش گردد.

قصه این مجموعه در ادامه سری اول آن ، در مورد خرید یک کامیون جدید توسط نقی و حمل یک گنبد و گلدسته به یکی از روستاهای قشم و حوادث ریز و درشت این سفر می باشد که برای تماشای آن باید تا نوروز 92 منتظر بمانیم.

در پایان برای این جوان هنرمند روستایمان آرزوی توفیق روز افزون می نماییم.

برای شنیدن صدای پای بهار دیگر لازم نیست که گوشت را تیز کنی .کافی است سری به کنار پنجره بزنی و به شاخ و برگ درختان درون باغچه ات نگاهی بیندازی .شکوفه های بهاری را می بینی که از لابه لای شاخه ها سر بر آورده اند و پیشاپیش خبر آمدن بهار پر طراوت و نوروز خجسته را به دیگران بشارت می دهند.

با امید به اینکه دلهای همه ی ما همواره سبز و بهاری باشد، یک قطعه شعر بسیار زیبا با عنوان (( صدای پای بهار )) از سروده های شاعر عشق و احساس ، فریدون مشیری و یک قطعه شعر زیبای محلی مازندرانی با عنوان ((باهار ماه )) از سروده های شاعره خوش ذوق مازندرانی ، سرکار خانم ام کلثوم عالیشاه برای استفاده شما عزیزان قرار می دهم. 

(( صدای پای بهار ))

صدای بال پرستو

صدای پای بهار!

صدای شادی گنجشکها

صدای بهار!   

*** برای خواندن بقیه شعر ، به ادامه مطلب پایین مراجعه کنید. *** 

(( باهار ماه )) شعر محلی مازندرانی

1-گرانترین لباس عروس دنیا با پرهای طاووس

2- قاطی کردن مغز

3-ابوالفضل قره خوانی جوان 15 ساله چالوسی ، بعد از آنکه شیر یا آب را به داخل بینی اش می کشد آن را از گوشه ی چشمش تا فاصله 2 متر و 20 سانتی متری پرتاب می کند.

4- ساخت هتل 19 طبقه زیر زمینی در شانگهای چین

5- بلعیده شدن یک بز کوهی به وسیله مار افعی

6- گرانترین خانه متحرک دنیا با قیمتی در حدود 10 میلیارد تومان

7- استراحت دلهره آور

ماه بهمن یادآور دلیری ها و شجاعت های ملتی است که با اراده آهنین خود حکومت پهلوی را با تمام حامیان شرقی و غربی به زانو در آورده و حکومت اسلامی را جایگزین آن نموده است.

ضمن تبریک این ایام خجسته ، عکسی از جشن دهه فجر سال های آغازین انقلاب اسلامی در روستای خودمان که در آن چند تن از جوانان آن سالهای وناجم با برپایی طاق نصرت که با تیرهای چوبی و پوشش درختانی مانند کاج و شمشاد آماده می شد و نماد پیروزی بود و نصب پارچه نوشته و پرچم های رنگی و ... به ابراز احساسات می پردازند را برای تجدید خاطره میگذارم.

گلچینی از زیباترین جملات قصار از بزرگان سخن جهان

جهت خواندن بقیه متون ، لطفا به ادامه مطلب رجوع کنید.

شمال امروز :

پرند زارعی وناجمی دانش آموز مقطع ابتدایی  جنوبی ترین نقطه شهر ساری  با سماجت دوروزه و مستمر در برقراری ارتباط با مسئولان  شهرداری و سازمان پسماند جهت تحویل زباله خشک ؛ آنان را وادار به تجلیل از خود نمود

رضا گرامیان در گفتگو با خبرنگارمان گفت:  در حالیکه این سازمان با برنامه ریزی آموزشی و لطلاع رسانی خود را آماده اجرای عملیاتی و تکمیلی طرح تفکیک زباله از مبدا نموده است اقدام  متعهدانه و ارزشمند کودک ۱۰ ساله  راهبندی  ما را وادار به تجلیل از وی نمود.

وی افزود: این دانش آموز ۱۰ ساله ساروی  با سلیقه و علاقه  خاص کودکانه خود با جداسازی و تفکیک  زباله خشک  و ورقه های  باطله و تماس های مکررئ مستمر  آماده بودن کودکان  امروز درپذیرش فرهنگ  سالم سازی شهرشان را در اجرای  طرح تفکیک زباله از مبدا به ذرستی به متولیان امر نشان داد تا انگیزه بیشاتری در تسریع  این طرح باشد.

ضمن آرزوی توفیق برای این دختر متعهد وناجمی ، جهت مشاهده متن کامل خبر و عکس های مربوطه به لینک زیر مراجعه نمایید.

shomaleemrooz.com/index.php

حسین پناهی دژکوه (زادهٔ ۱۳۳۵ دژکوه – درگذشتهٔ ۱۳۸۳ تهران) شاعر و نویسنده وکارگردان و بازیگر ایرانی و از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.وی پس از انقلاب به عضویت در سپاه پاسداران اهواز در آمد اما پس از آغاز حمله عراق به ایران به صادق آهنگران می گوید: «من اصلا روحیه این مسائل را ندارم» ، به همین جهت به تهران آمد و به عرصه هنرپیشگی مشغول شد.

مکه :

حسین پناهی در ۶ شهریور ۱۳۳۵ در روستای دژکوه از توابع شهر سوق از توابع شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه وبویراحمد زاده شد  و در 14 مرداد 1383 در اثر ایست قلبی درگذشت.

وصیت نامه حسیـن پنـاهی

لطفا جهت خواندن ادامه بیوگرافی شادروان پناهی و عکس نوشته های زیبای ایشان به ادامه مطلب مراجعه کنید.

به نظر شما آیا دو آدمک تصویر زیر در حال حرکت و رقص هستند یا ثابتند؟

با کمی دقت متوجه خواهید شد که دو آدمک بالا در جای خویش ثابتند و تنها خطای دید ما باعث متحرک دیدن آنها می شود.

  یك روز كارمند پستی كه به نامه هایی كه آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می كرد

متوجه نامه‌ای شد كه روی پاكت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه ای به خدا ! با خودش فكر كرد بهتر است نامه را باز كرده و بخواند...در نامه این طور نوشته شده بود :

خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم كه زندگی‌ام با حقوق نا چیز باز نشستگی

 پسر جوانی در کتابخانه از دختری پرسید: «مزاحمتان نمی شوم کنار دست شما بنشینم؟»

دختر جوان با صدای بلند گفت: «نمی خواهم یک شب را با شما بگذرانم»

تمام دانشجویان در کتابخانه به پسر که بسیار خجالت زده شده بود نگاه کردند.

پس از چند دقیقه دختر به سمت آن پسر رفت و در کنار میزش به او گفت: «من روانشناسی پژوهش می کنم و میدانم مرد ها به چه چیزی فکر میکنند، گمان کنم شمارا خجالت زده کردم درست است؟»

پسر با صدای بسیار بلند گفت: «۲۰۰ دلار برای یک شب!!؟ خیلی زیاد است!!!»

وتمام آنانی که در کتابخانه بودند به دختر نگاهی غیر عادی کردند، پسر به گوش دختر زمزمه کرد« من حقوق میخوانم و میدانم چطور شخص را گناهکار جلوه بدهم»